شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, |

 
 

آهای عشق ، من تسلیم تو هستم… آهای عشق ، من هیچ حرفی در برابرت ندارم که به زبان بیاورم… تو مرا شکست دادی ای عشق… من تسلیم احساسات آتشین تو میباشم… آهای عشق ، تو مرا خیلی شکنجه دادی ، مرا عذاب دادی ، یک دنیا غم و غصه در وجودم جا دادی ، ولی من باز هم من با این همه عذاب تسلیم تو شدم… ای عشق تو مرا در باتلاق زندگی فرو بردی ، تو مرا در زندان عاشقی اسیر کردی ، تو مرا در سرزمین دروغینت نگه داشتی تا من از تو دور نشوم… آهای عشق من تسلیم تو هستم ، اینک که من تسلیم تو شده ام ،میخواهی دوباره مرا شکنجه دهی ؟. مرگ را به تو ترجیح دادم ، اما تو نگذاشتی که من خودم را از این دنیا و از تو راحت کنم… ای عشق ، تو کجایی؟. فریاد مرا می شنوی؟.. گریه های را میبینی؟… غم و غصه های مرا احساس می کنی؟….. پس چرا پاسخی به من نمیدهی؟… من تسلیم تو شده ام … آروز داشتم یک بار هم تو تسلیم من شوی ! تنها آروزی من این بود که من تو را فراموش کنم ! اما…! اما نتوانستم فراموشت کنم ، تو احساسی را در وجود من قرار دادی که دیگر فراموشی تو زمان مرگم هست…! آهای عشق من تسلیم تو هستم…



شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, |

 
 

 
از اعماق وجود فریاد می کشم نه برای شنیدن

 

تنها برای مبارزه، مبارزه با سکوت

 

فریاد میکشم از اعماق قلبم بر ساحل دریای نیلگون چشمانت

 

در ساحل بارانی چشمانت تنها رنگ غم را میبینم

 

آرام شکست می خورم

 

و سکوت دنیایم را در بر میگیرد

 

فریاد، سکوت، غم و چشمانت به کناره میروند و تنها من میمانم

 

چگونه فریاد کشم وقتی در بند سکوت اسیرم ؟

 

کاش در زندان قلبت زندانی بودم و اسارت در بند سکوت را نمیدیدم

 

اسارتم در بندیست که قطورتر و محکم تر از تمامی بندهای دنیاست

 

سلولم کوچکتر از دلتنگترین قلبهای عاشق دنیاست

 

دیوارهایش به بلندای امواج ترانه عشاق و میله هایش به قطوری پیوند دو عاشق

 

خسته ام، خسته تر از همه مسافران دره دلتنگی

 

به کناری میروم، آرام و تنها مینشینم و فقط به امید فریاد یک نفر هستم، که مرا از بند این اسارت برهاند

 

فریاد از آن من نیست اما برای من و فقط من طنین انداز میشود

 

میدانم فاصله سکوت من تا فریاد تو خیلی زیاد شده است

 

اما منتظر می مانم، چون می دانم عاقبت فریاد تو در سکوت من طنین انداز خواهد شد

 

به امید رهایی یک اسیر از بند اسارت سکوت...




شنبه 14 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
بانوی دریای من...
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 

گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم
گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 

عشق........................................................ همش یه دروغه وقتی 1نفر با تمام احساسش به یکی میگه عاشقتم طرف مقابلش با همون احساس میگه منم عاشقتم تا الان کم پیش اومده چرا ؟چون دیگه عشق پاکی وجود نداره احساس پاکیم نیست که به احساس ما جواب بده

                                                                                                                                         



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, |

 
 



دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:, |